برای مشاهده یافته ها از کلید Enter و برای خروج از کلید Esc استفاده کنید.

تقویت لیسنینگ با داستان انگلیسی

بیشتر در مقاله تکنیک های تقویت لیسنینگ در مورد داستان کوتاه انگلیسی و تاثیر آن برای تقویت مهارت شنیداری با شما سخن گفته بودم. از این رو امروز تصیمم گرفتم به صورت عملی و با یک ویدیو ساده استفاده از این روش را به شما بیاموزم.پس برای تقویت زبان تان در ادامه با من همراه باشید.

مراحل پیاده سازی تکنیک آموزش زبان انگلیسی با داستان کوتاه

  1. ویدیویی که در ادامه قرار دادیم را پلی کنید و سعی کنید واژگانی که بلد هستید را از دل آن بیابید.
  2. پس از اتمام پخش ویدیو به متن زیر آن دقت کنید و ترجمه کلماتی که بلد نیستید را بیابید و به خاطر بسپارید.
  3. در انتها ویدیو را مجدد پلی کنید و سعی کنید تک تک جملات اش را معنی نمایید.

دانلود ویدیو آموزش زبان انگلیسی با داستان اریک موتور

One day there was a big storm. Lightning struck a mountain and a huge rock rolled onto the train line.

روزی طوفان بزرگی آمد.صاعقه به کوه برخورد کرد و سنگ بزرگی روی ریل راه آهن غلطید.

Seagull saw what happened. He called his friends: Rabbit, Fox and Mouse.

مرغ دریایی دید چه اتفاقی افتاده است.او دوستانش را صدا زد:خرگوش،روباه و موش.

‘We must move it. The 10:15 London train will be here in one hour,’ said Rabbit.

خرگوش گفت: ما باید آن را جا به جا کنیم.قطار ساعت 10:15 لندن یک ساعت دیگر به این جا می رسد.

The animals tried to move it. They pushed and pushed but it would not move.

 حیوانات سعی کردند آن را جا به جا کنند،آنها هل دادند و هل دادند اما آن تکان نخورد.

‘I know,’ said Fox. ‘Let’s get Eric the Engine. He’s stronger than all of us.’ ‘There’s no time,’ said Mouse.

روباه گفت: من می دانم..وقت نداریم.بیاید از اریک موتور کمک بگیریم.او از همه ما قدرتمندتره.

I’ll get him,’ shouted Seagull. ‘Help! There is a rock on the train line and the London train is coming very soon.’

اونو می یارم.کمک! ی سنگ روی ریل قطار افتاده و قطار لندن به زودی می رسه.

Eric tooted his whistle and called his friends. All the engines gathered around. Eric was big and strong but not very fast. He asked the express trains to go ahead. ‘You go first. Then you,’ said Eric, and he sent his friends ahead. ‘I’ll follow you.’

اریک سوت خود را به صدا در آورد و دوستان خود را فراخواند.همه لوکوموتیو ها دور هم جمع شدند.اریک بزرگ و قوی بود ولی سریع نه.او از قطار های سریع السیر خواست جلوتر بروند.اریک گفت: تو اول برو سپس تو،او دوستانش را جلوتر فرستاد.”من دنبال تون خواهم آمد”

The engines raced along, but the London train was getting closer.

لوکوموتیو ها به سرعت حرکت می کردند اما قطار لندن نزدیک تر می شد.

The trains arrived. The two express trains pushed, but the rock wouldn’t move. The London train was coming over the hill.

قطار ها رسیدند،دو قطار سریع السیر هل دادند اما سنگ تکان نخورد.قطار لندن از بالا تپه داشت می آمد.

Two more engines arrived and they pushed too. The rock moved a little but the London train was coming round the corner.

دو لوکوموتیو  دیگر رسیدند و آنها نیز هل دادند.سنگ تکان کوچکی خورد.اما قطار لندن درحال آمدن از پیچ کناری بود.

‘They can’t do it!’ said Mouse.

موش گفت:”اونا نمی تونند”

Then Eric arrived. He tooted his whistle and pushed with all his strength. He pushed the four engines and the four engines pushed the rock. Slowly the rock moved. Then it rolled faster and faster until it fell over the cliff.

سپس اریک رسید،او سوتش را به صدا در آورد و با تمام توانش هل داد.او چهار لوکوموتیو را هل داد و چهار لوکوموتیو سنگ را هل دادند.به آرامی سنگ تکان خورد.سپس آن را سریع تر و سریع ترغلطاند تا زمانی که از صخره افتاد.

The London train arrived. It raced past the engines and the animals, who were waiting on the other line. The train blew its horn, ‘Thaaaaank yooooou!’

قطار لندن رسید،از کنار حیوانات و قطار هایی که روی ریل دیگر منتظر بودند گذشت،قطار در بوق خود دمید..”متشکرم”

دانلود داستان کوتاه
دانلود داستان کوتاه

کلام آخر

داستانی که در بالا خواندید بخشی از ده ها داستان نرم افزار 30 داستان کوتاه انگلیسی شیوا است. از این رو پیشنهاد می کنم برای بالا بردن توانایی لیسنینگ تان حتماً این اپ را دانلود کنید.

سایر داستان های کوتاه سایت ما