برای مشاهده یافته ها از کلید Enter و برای خروج از کلید Esc استفاده کنید.

15 اصطلاح رایج انگلیسی هنگام خرید(همراه مثال)

اگر می خواهید به کشوری دیگر سفر یا مهاجرت کنید،بی شک برای خرید باید چند کلمه ضروری را بلد باشید.ما در این درس می خواهیم رایج ترین کلمات را هنگام خرید به شما بیاموزیم. تا به سادگی منظورتان را به فروشنده برسانید و چیزی که می خواهید را بخرید.

اصطلاحات رایج هنگام خرید در زبان انگلیسی

معنی اصطلاح
دنبال چیزی در فروشگاه گشتن Do you have any…?
تا چه ساعتی باز هستید What time are you open until?
به کمکی نیاز ندارم.فقط اجناس را می بینم I don’t need any help. I’m just browsing, thanks.
یک مقدار از بودجه من بیشتر است That’s a little over my budget.
این دقیقا آن چیزی نیست که دنبالش می گردم That’s not exactly what I’m looking for.
این را می برم(می خرم) I’ll take this, please.
می تونم با چک پرداخت کنم؟ Can I pay by cheque, please?
می تونم اینو برگردونم؟ Can I put one item back, please?
آیا برای خرید نقدی تخفیف می دید؟ Do you offer a cash discount?
نقدی پرداخت می کنم I’ll pay in cash
با کارت پرداخت می کنم I’ll pay by card
تمام روز باز است Open 24HRS (HOURS) a day
یکی بخر،یکی دیگه نصف قیمت Buy one get one half price
مغازه به دوربین مدار بسته مجهز است CCTV in operation
برای این رژ لب تستر هم دارید؟ Do you have any testers for these (lipstick) colours?
اصطلاحات مورد نیاز هنگام خرید

انواع فروشگاه در زبان انگلیسی

  •  Bakers: نانوایی
  • Boutique: بوتیک لباس
  • Butchers: قصابی
  • Cash and Carry: عمده فروشی
  • Charity Shop: در این فروشگاه ها معمولاً جنس های دسته دوم عرضه می شود و درآمد حاصل از آن صرف امور خیریه می گردد.
  • Chemist: مغازه است که کالاهای بهداشتی مثل شامپو و صابون را به فروش می رساند.
  • Corner shop: مغازه کوچکی مثل بقالی که همه چیز در آن به فروش می رسد.
  • Dairy: لبنیاتی
  • Deli: در این مغازه غذا های سایر کشور ها به فروش می رسد.
  • Department Store: فروشگاه های بزرگی مثل هایپر مارکت ها که در آن همه چیز به فروخته می شود.
  • Drycleaners: اتوشویی
  • Grocers: بقالی
  • Greengrocers: سبزی فروشی
  • Hardware Shop: در این مغازه لوازمی که برای تمیز کردن خانه نیاز است به فروخته می شود.
  • Newsagents: دکه روزنامه فروشی
  • Supermarket: سوپرمارکت

چه اصطلاحاتی برای احوال پرسی در زبان انگلیسی کاربردی است؟

مغازه لبنیاتی به انگلیسی
مغازه لبنیاتی به انگلیسی

در زبان انگلیسی چطور می پرسند فلان چیز را در مغازه دارید؟

اگر دنبال جنس خاصی در مغازه هستید و آن را پیدا نمی کنید باید از مغازه دار به دو شکل زیر سؤال کنید.

[ text_translate background=”333″]

Excuse me, do you sell (washing up liquid)?

بخشید مایع ظرف شویی هم می فروشید؟[/text_translate]


Excuse me, I am looking for (washing up liquid).

معنی مثال: ببخشید. دنبال مایع ظرف شویی می گردم.

 

چه کلماتی را معمولاً در فروشگاه ها هنگام خرید می شنویم؟

  • Aisle: مسیر هایی در فروشگاه ها که در دو طرف آنها قفسه اجناس وجود دارد.
  • Counter: جایی که هزینه اجناس خریده شده پرداخت می شود.(پیشخوان)
  • Department: بخشی از فروشگاه که در آن لوازم الکترونیکی مثل تلویزیون به فروش می رسد.
  • Display: چیزی هایی مثل مانکن که نوع تن پوش لباس یا ساعت را به شما نشان می دهند.
  • Window Display: ویترین

در خارج از کشور هنگام خرید از خرده فروشی ها معمولاً فروشنده از چه اصطلاحاتی استفاده می کند؟

We sell a lot of these.

معنی مثال: ما از اینا زیاد فروختیم.

A good choice.

معنی مثال: انتخاب خوبی داشتید.

Is this a present for someone?

معنی مثال: آیا می خواهید این را هدیه بدهید؟

Would you like a bag?

معنی مثال: نایلون می خواهید؟

Would you like a receipt? 

معنی مثال: فاکتور فروش می خواهید؟

 

چانه زدن در زبان انگلیسی

در مثال زیر نمونه ای از چانه زنی بر سر قیمت با فروشنده آورده شده است.

You: “This t-shirt costs 4 dollars, will you sell it for two?”
Seller: “How about three dollars?”
You: “Sure.

معنی مثال:

شما: این تی شرت 4 دلاره. دو دلار می فروشید؟

فروشنده: سه دلاره می خوای ببر؟

شما: حتماً.

 

فروش
کلمات رایج خرید و فروش در انگلیسی

مکالمه در مورد خرید جنسی به نصف قیمت

Jackie: “Is that a new phone? How much did it cost?”
You: “Only $70. It was originally $150.”
Jackie: “Wow! What a bargain!«

معنی مثال:

جکی:این تلفن جدیده؟چند خریدیش؟

شما:فقط هفتاد دلار.قیمت اصلش 150 دلار بود.

جکی:وای.چه معامله ای

مکالمه در مورد مفت خریدن یک جنس

Jackie: “Look! This dress is only $10.”
You: “That’s so cheap. That dress is a steal! You should buy it.”

معنی مثال:

جکی:نگاه کن، این لباسو فقط ده دلار خریدم

شما: چه ارزون، نکنه دزدیدیش، باید می خریدیش (منظور شما از این حرف این است که خیلی مفت خریدی.)

معنی عبارت $10 off چیست؟

این عبارت یعنی شما برای خرید جنسی که این تابلو را دارد ده دلار کم تر پرداخت می کنید.

10% off sale price یعنی چه؟

برای درک این عبارت به این مثال دقت کنید. مبلی 200 دلار قیمت دارد ولی در فروش فوق العاده 150 تومان قیمت گذاری شده و شما می توانید با تخفیف ده درصدی 135 دلار آن را بخرید.

واژه overpriced در زبان انگلیسی به چه معناست و چه کاربردی دارد؟

این واژه معمولاً وقتی استفاده می شود که جنسی گران تر از حد معمول باشد؛ یعنی با وجود شباهت صد در صدی با کالایی دیگر قیمتش بالاتر باشد.

Don’t buy that couch here, it’s way overpriced. I think you can find a cheaper couch elsewhere.

معنی مثال: اون مبل رو از اینجا نخرید، به این قیمت نمی ارزه، فک می کنم بتونید ارزون تر شو جایی دیگه پیدا کنید.

واژه Stingy به چه نوع رفتاری اشاره می کند؟

این واژه به معنی خسیس بودن است. در مثال های زیر با کاربرد های این کلمه آشنا می شوید.

Don’t be stingy. You should spend more than $5 on your mom’s birthday gift.

معنی مثال: خسیس نباش،5 دلار بیشتر برای تولد مامانت خرج کن.

I don’t want to be stingy on this vacation. I want to go out to nice restaurants and stay in a comfortable hotel.

معنی مثال: این تعطیلات دیگه نمی خوام خساست به خرج بدم. می خوام به رستوران های خوب برم و توی ی هتل راحت بمونم.

چند نکته مهم

  • اگر ماه تولد تان به انگلیسی می گردید به مقاله ماه های ما مراجعه کنید.
  • اگر دنبال اسم شعل ها به انگلیسی هستید روی این لینک کلیک نمایید.
  • در ضمن همه کلمات رایج انگلیسی در نرم افزار آموزش زبان شیوا توضیح داده شده است که با مراجعه به این لینک می توانید دانلود اش کنید.